الهام صالح/ دوربین.نت: «دوزخ» روی میز بود با عکس هایی از بوسنی، رومانی، سومالی، هند، سودان و … پسرک ۱۰ ساله، کتاب را آرام ورق می زد که مادرش، عکس ها را دید؛ بچه هایی هم سن و سال و حتی کوچک تر از پسرش که از سوء تغذیه رنج می بردند؛ اجساد نحیف کودکان، تصاویر دلخراش قتل ها و … کتاب را از پسرک گرفت. نمی خواست چشم های پسرک ۱۰ ساله اش رنج و درد را ببیند. این روزها که تصاویر کودکان کشته و زخمی شده غزه از تلویزیون پخش می شود، از خودم می پرسم این مادر در مواجهه با این تصاویر چه می کند؟ آیا کانال تلویزیون را تغییر می دهد؟ حواس پسرک را پرت می کند؟ یا اجازه می دهد او به تماشای تصاویر ادامه بدهد؟
چشم هایمان به دیدن این تصاویر عادت کرده، بس که از تلویزیون به نمایش درمی آید. مخاطبان اما چند دسته اند؛ گروهی که کانال تلویزیون را تغییر می دهند. آن ها تاب دیدن تصاویر خشن را ندارند. گروهی هم اشک ریزان، تصاویر را تماشا می کنند. عده ای فکر می کنند باید این تصاویر را دید و برخی معتقدند این تصاویر بیش از حد خشن هستند.
درباره عکس های منتشر شده از از اتفاقات دلخراش هم همین رویکرد وجود دارد. یک شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۳ هواپیمای ایران ۱۴۰ که به سوی طبس در حرکت بود، سقوط کرد. خبرگزاری ها و نشریات، عکاسان خود را برای عکاسی از این سانحه آفیش کردند. از برخی از خبرگزاری ها ۶ یا ۷ عکاس برای ثبت این تصاویر به مکان حادثه رفتند تا بتوانند آن را پوشش دهند. در این موضوع، بحثی نیست چرا که اطلاع رسانی، وظیفه رسانه است و از آن گریزی نیست. موضوع، انتشار عمومی تصاویر دلخراش است.
برخی معتقدند که انتشار این تصاویر، اخلاقی نیست. آن ها چنین استدلال می کنند:«خانواده اجساد سوخته ای که تصویرشان منتشر شده، کجای قضیه هستند؟»
استدلال گروه مخالفان این است که:«انتشار عکس متفاوت به چه قیمتی؟»
این اولین بار نیست که موضوع انتشار عکس های دلخراش مطرح می شود. چند وقت قبل، انتشار عکس هایی دلخراش از سقوط هواپیمای مالزیایی توسط «جروم سسینی» در نشریه «تایم» واکنش های متعددی را ایجاد کرد. برخی مخاطبان این نشریه، از دیدن عکس ها شوکه شدند. از نگاه آن ها چنین عکس هایی هرگز نباید منتشر می شد. عده ای هم موافق انتشار عکس ها بودند.
اما آیا انتشار عکس های دلخراش صحیح است، یا نه؟ در جنگ ویتنام، عکس هایی از دختر بچه ای که بر اثر سوختگی های ناشی از بمب های ناپالم، برهنه شده بود و می دوید، منتشر شد. عکس های راهبان بودایی در حال خودسوزی هم یکی از عکس های تلخ منتشر شده در دنیای عکاسی بود. عکاس از انتشار این عکس ها چه هدفی داشت؟ عکاسانی که عکس هایشان را از کودکان کشته شده غزه منتشر می کنند، چه هدفی دارند؟ هدف آن ها آگاه سازی و برانگیختن عواطف انسانی علیه جنگ و کشتار بی رحمانه است. عکاسی که عکس جسد سوخته هواپیمای ایران ۱۴۰ را منتشر می کند، چه هدفی دارد؟ این عکس قرار است چه احساساتی را برانگیزد؟ چه اطلاع رسانی جدیدی انجام می دهد؟
اطلاع رسانی، وظیفه رسانه است. در این موضوع هیچ شکی نیست، اما اطلاع رسانی به چه قیمتی؟ اخلاق حرفه ای و عواطف انسانی در این اطلاع رسانی چه جایگاهی دارد؟ بد نیست به پاسخ این پرسش ها فکر کنیم.
هدف از انتشار این عکس ها چیست؟
۱۳۹۳/۰۵/۲۱0
اشتراک گذاری
مقالات مرتبط
دومین جشنواره بین المللی عکس مزارات
۱۴۰۲/۰۲/۳۰کارت پستالهای اصفهان در موزه عکسخانه شهر
۱۴۰۲/۰۲/۲۵نمایشگاه گروهی عکس عاشورایی “محرم در قاب”
۱۴۰۱/۰۶/۱۹۲ یک نظر
دیدگاهتان را بنویسید
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
به نظرم عکس اجساد سوخته نباید انتشار می یافت و فقط عکس از لاشه هواپیما قرار می گرفت
البته من ندیدم جایی عکس اجساد رو بزاره!!!
به نظرشما این خوبه یا بد؟