نقدنمایشگاه‌های عکس‌ تاریخ معاصر ایران در سعدآباد

شمار نمایشگاه‌های عکس آنقدر زیاد شده است که دیگر عکاسان حتی نمی‌‌دانند عکس‌هایشان در کجا به نمایش درمی‌آید.
چندی است نمایشگاه تاریخ معاصر ایران در کاخ موزه سعدآباد افتتاح شده است و مشتاقان به تاریخ معاصر ایران می‌توانند سری کاملی از عکس‌های قبل و بعداز انقلاب به همراه لباس‌های همسر شاه معدوم را در موزه مردم‌شناسی این مجموعه به تماشا بنشینند.
این نمایشگاه توسط حمید بقایی(معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی؛ گردشگری و صنایع دستی) افتتاح شد و همه از بقایی گرفته تا علیرضا مقیمی(مدیر مجموعه سعدآباد) با خوشحالی؛ از برگزاری این نمایشگاه سخن می‌گویند و آن را لوح زرینی در پرونده کاری خود می‌پندارند.
ازآنجا که مدیریت در بخش‌های متخلف دولتی و ازجمله مجموعه‌هایی مانند سعدآباد نباید کار چندان سختی باشد، لذا برگزاری نمایشگاه و جشنواره‌های مختلف؛ می‌تواند بخشی از اسباب مشغله‌ی مدیران را فراهم کند اما کار زمانی قابلیت نقد پیدا می‌کند که این دست از مدیران به خاطر عدم مشاوره با صاحب‌نظران و بزرگان هر رشته و با استفاده از کارمندان و افراد غیرکارشناس، این جشنواره‌ها و نمایشگاه را برپا می‌کنند. این می‌شود که در بازتاب رسانه‌ای رویدادهای نمایشگاه‌هایی مانند آنچه در سعدآباد رخ داده با آنچه که به عنوان مثال در یک گالری خصوصی رخ می‌دهد، اختلاف فاحشی به چشم می‌خورد.
اما در سعدآباد چه گذشت؟!‌
چندی پیش و همزمان با سالگرد پیروزی شکوهمند اسلامی بسیاری از رسانه‌ها سراغی از عکاسان زمان انقلاب گرفتند و جای بسی تاسف که حال برخی از بزرگان آنها همچون پرتویی و ابوطالب امام را وخیم یافتند. این عکاسان در آن برهه از زمان با حضور در تمام صحنه‌ها، جان بر کف گرفته و اسنادی از آن روزگاران را به ثبت رساندند ولی امروز برخی از آنها در کنج اتاق‌های خود در جدال میان مرگ و زندگی هستند و کمتر کسی سراغی از آنها می‌گیرد.
اما در نمایشگاه تاریخ معاصر در سعد‌آباد، به جز اتاقی که به لباس‌های فرح پهلوی اختصاص داده شده بود، چندین غرفه و اتاق به نمایشگاه عکس‌های دوران پیش از انقلاب و برگه‌هایی از بعداز انقلاب اختصاص داده شده بود. اما اگر کیفیت بد چیدمان عکس‌ها را نادیده بگیریم؛ در معرفی عکس‌ها نیز پایبندی اخلاقی نسبت به درج نامه عکاس در معرفی عکس‌ها احساس نمی‌شد.
در این نمایشگاه؛ عکس‌هایی از ابوطالب امام، عطاالله امیدوار، حسین پرتویی و … سایر عکاسان زمان انقلاب به نمایش درآمد ولی معدود بازدیدکنندگان آن نتوانستند نام عکاسان این آثار را شناسایی کنند.
اما علیرضا مقیمی وقتی دربرابر این پرسش قرار می‌گیرد که آیا نام عکاس باید در ذیل عکس ثبت شود یا خیر؛ سوال ما را با سوال دیگری پاسخ می‌دهد: در مورد اینکه باید نام عکاسان نیز در ذیل عکس بیاید یا نیاید چیزی نمی‌دانم. اما قول می‌دهد که درباره حقوق معنوی عکاسان تحقیق کند.
اگر باور داشته باشیم که مدیران دولتی به دلیل برخورداری از امکانات مالی، اصلی‌ترین حامیان هنر و هنرمند هستند، باید اطمینان داشته باشیم که این گروه هرگز در احیای حقوق هنرمندان کوتاه نیامده و با دفاع از ارزش‌های کاری آنها؛ بی‌نظمی‌های کارکنان خود را نیز در این موضع بی‌عقوبت نمی‌گذارند.
منبع: ایلنا

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.