قاب عکس «حضرت والا»

اینجا تماشاخانه ایرانشهر است،‌ جایی که قیمت تئاترهایش آه از نهاد علاقه مندان به هنر نمایش بلند می کند، اما حالا سالن شماره یک این مکان به نمایشی ویژه عکاس ها اختصاص دارد، آن ها قرار است از «حضرت والا»‌ عکاسی کنند و این دومین کارگاه و مسابقه عکاسی تئاتر است.

شکار و شکارچی
عکاس ها به دو گروه تقسیم شده اند،‌ گروهی که ۳۰ آبان عکاسی می کنند و گروه دیگر که اول آذر. دو ساعت پیش از نمایش، سالن را عکاسانی احاطه کرده اند با کوله هایی بر پشت و دوربین هایی بر دوش. البته احاطه، کلمه مناسبی نیست. تعداد عکاس ها در این ساعت اندک است و حتی می توان گفت که تقریبا هیچ کس نیست. تیم «نورنگار» در همین زمان است که به سالن وارد می شوند. ساعت ۱۶:۲۵ دقیقه، تعداد عکاس های خارج از سالن افزایش یافته، آن ها در حال عکاسی از محوطه باغ هنر هستند. گروهی در گروه های کوچک در حال گپ و گفت اند و عده ای هم داخل سالن در حال عکاسی. انجمن عکاسان تئاتر، برای عکاسی از حاشیه مسابقه عکاسی «حضرت والا» جایزه ویژه ای در نظر گرفته اند. یکی- دو نفر، آن سوی «قاتل بی رحم،‌ هسه کارلسون» سرگرم عکاسی اند. یک عکاس، فارغ از هیجان سایرین روی صندلی لم داده، نگاه او مانند نگاه عقابی است از آسمان به طعمه ای روی زمین. او خود، سوژه خوبی برای عکاسی است. یک عکاس، دقیقا به این موضوع وقوف دارد،‌ عکسی که او به ثبت می رساند، بخشی از پای این عقاب را شامل می شود. اینجا همه هم شکارند و هم شکارچی.

یک کف دست شکار
«عکاسی از این نمایش،‌ امکان ویژه ای نیست،‌ نه از نظر تعداد عکاس ها،‌ نه حتی از نظر کیفیت عکس هایشان. تعداد معدودی در زمینه عکاسی تئاتر فعالیت می کنند،‌ تعداد نمایش هایی که اجرا می شود، کم است،‌ ضمن این که کسی هم به عکس تئاتر اهمیت نمی دهد،‌ البته نکته مهمی هم نیست.»
این ها حرف های «سیامک حاجی محمد» است، یکی از عکاسان حاضر در سالن. به اعتقاد او عکاسی تئاتر، یک موقعیت برای جدا کردن خود از بقیه است. حاجی محمد، می گوید:«در عکاسی تئاتر چند قانون وجود دارد، فرم زیبا، ثبت عکس انجماد، و چند قانون دیگر. همین! عکاسی تئاتر، ظرفیت بیشتری ندارد.» او حرف جالبی هم می زند:«تعداد زیادی عکاس آمده اند برای یک کف دست شکار.»
«میثم ابراهیمی»، یکی دیگر از عکاسان شرکت کننده در مسابقه عکاسی «حضرت والا»، جزو آن دسته ای است که عکاسی در چنین شرایطی را دوست ندارد. او آمده که فقط این نوع از عکاسی را تجربه کند.

این میهمانان ویژه
در این جمع مشتاق، عکاسانی هم هستند که عنوان «مهمان ویژه» را با خود یدک می کشند. «افشین بختیار»؛ عکاس معماری و طبیعت، یکی از این افراد است. می گوید:«من هم دوربین آورده ام، اما عکاس تئاتر نیستم. ما عکاس های ایرانی، در همه ژانرهای عکاسی فعالیت می کنیم و متاسفانه فکر می کنیم که در همه این ژانرها تخصص داریم.»
بختیار، درباره عکاسی از حضرت والا چنین نظری دارد:«چقدر سخت است!» او جزو آن دسته از عکاسانی است که معتقدند باید برای پیشکسوت احترام قائل شد:«وقتی با مرحوم نیکول فریدنی، عکاسی می رفتم، اجازه می دادم اول ایشان مسیر عکاسی خود را انتخاب کنند. اگر او به سمت شرق می رفت، من به سمت غرب می رفتم.»
عکاسی از «حضرت والا»، نخستین تجربه این عکاس طبیعت در زمینه عکاسی تئاتر است. می گوید:«عده ای هستند که در عکاسی تئاتر، متخصص اند.» او در این باره از «سیامک زمردی مطلق» نام می برد و اتفاقا زمردی مطلق هم جزو میهمانان ویژه است. او از این اتفاق به عنوان یک اتفاق خوب در زمینه عکاسی تئاتر نام می برد:«عکاسی از حضرت والا، یک اتفاق مهم در عکاسی از تئاتر در ۳۰ سال اخیر است. این که یک گروه تئاتری به این نتیجه رسیده اند که برای ۲۰۰ عکاس،‌ اجرای ویژه بگذارند، می تواند برای مسئولان تئاتر یک الگو باشد و یک دستاورد بزرگ به شمار آید. این اتفاق با تلاش های عکاسان تئاتر، رخ داده است.»
آیا این موضوع که تعداد زیادی عکاس از یک نمایش عکس بگیرند، شرایط دشواری به شمار می آید؟ پاسخ زمردی مطلق، چنین است:«این یک تجربه خاص است که در آن هر عکاس،‌ زاویه مختلفی نسبت به عکاس دیگر دارد. بعضی ها در شرایط بهتری قرار می گیرند و برخی،‌ زاویه های خوب را از دست می دهند.»

نیایش یک عکاس
مهدی سلطانی، عاطفه رضوی، مهدی پاکدل، داریوش موفق، حمید ابراهیمی، مرتضی آقاحسینی، مهران امام بخش، حمیدرضا نعیمی، محمدصادق ملکی، معصومه قاسمی پور، روح الله کمانی، طوفان مهردادیان، پرهام دلدار، هومن خدادوست، ابراهیم عزیزی و علیرضا عیسوی، بازیگران «حضرت والا» هستند و «حسین پاکدل»، ‌نویسنده و کارگردان آن. او در حضور عکاس ها و در سالن اجرای نمایش، نیایش یک عکاس را قرائت می کند:«به نام خدا، خدای نور. خدایا، تو را سپاس می گویم که خورشید را ساختی تا در پرتو الوان درخشان و گرمش، منظره حیات، خود نماید. خدایا،‌ در جهان تو هیچ چیز از معجزه،‌ تهی نیست‌،‌ حتی نقطه، خط‌،‌ سطح، حجم،‌ تصویر و نور… و من اجازه دارم ثبات لحظه های معجزه باشم. خدایا، من عکاسم، نیایشگر تصویر و ثبات منظره. جاودانه می شوم هر روز با عکس…»

عکاس ها علیه عکاس ها
شماره صندلی عکاس ها همان طور که از قبل اعلام شده، داخل یک پاکت قرار دارد که عکاس ها آن را انتخاب می کنند. شرکت کنندگان در مسابقه، بر صندلی های خود قرار می گیرند. آن ها با هم گفت و گو دارند، این گفت و گوها گاهی رضایت بخش است:«شما همین طور عکاسی می کنید؟» این جمله را عکاس ردیف عقب، از عکاس ردیف جلو می پرسد و پاسخ:«بله!» گاهی هم گفت و گوها اعتراضی است:«مشکل نداری که من این طور بشینم؟» پاسخ:«چرا دارم!» واکنش:«پس اعتراض کن!»
در این بین،‌ برخی ترجیح می دهند در ردیف آخر سالن، بایستند تا شاید امکان بهتری برای ثبت لحظه ها داشته باشند. خواهش ها و التماس ها هم هست، کلا فضای بانمکی است.

ماراتن عکاس ها
صدای موسیقی در سالن می پیچد:«عقرب زلف کجت با قمر، ‌قرینه. تا قمر در عقربه، کار ما چنینه…» و ماراتن، آغاز می شود… عکاس ها مثل شکارچیان،‌ روی صحنه،‌ تمرکز کرده اند. با روشن شدن صحنه، اولین اعتراض ها آغاز می شود. دیالوگ های بازیگرها بین کلیک دوربین ها و نچ نچ عکاس ها گم می شود. ۱۵ دقیقه نخست نمایش،‌ زمانی است برای جابجایی عکاسانی که از موقعیت خود، راضی نیستند. آن ها به سوی کناره های سالن، کوچ می کنند. عکاس ها در ردیف های مختلف رسما ایستاده اند. این نمایش،‌ شنیداری است و عکاس ها فقط به فکر عکاسی از «حضرت والا» نیستند،‌ آن ها از هم صنفی های خود هم عکاسی می کنند. تاجگذاری ایرج،‌ یکی از صحنه هایی است که هیجان عکاس ها را افزایش می دهد و سرعت کلیک هایشان را بیشتر می کند. کلیک های عکاس ها با فراز و فرود نمایش، نسبت مستقیم دارد. «به جلویی بگید،‌ بشینه!» «بچه ها بشینید لطفا، ما هم داریم عکاسی می کنیم.» این جنگ تا پایان نمایش، تمامی ندارد.
در پایان این مسابقه،‌ عکاس ها حسابی از نفس افتاده اند.

گزارش : الهام صالح
عکس : احسان رافتی

اشتراک گذاری

۱ یک نظر

  1. م.محمدی

    دیده شد عکاسانی را که در هر دو روز حضور داشتند و عکاسی کردند ؟ واقعا این سوال مطرح است که چرا و به چه دلیل چند نفر میتوانند از هر دوروز استفاده کنند ؟؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.