بانویی از جنس فداکاری

untitled.png3

الهام صالح/ دوربین.نت: مردم و سربازها در عکس دیده می شوند. عکس، سیاه و سفید و قدیمی است یعنی حدودا مربوط به ۳۶ سال پیش. راهپیمایی مردمی بهمن ۱۳۵۷ را روایت می کند. عکس های بعدی هم همین گونه اند؛ اسنادی ماندگار در تاریخ؛ جلوگیری بختیار از ورود امام خمینی (ره) به ایران، بازگشت امام خمینی (ره) به ایران و معروف ترینشان هم عکس بیعت همافران با امام خمینی (ره) است. عکس های قرار گرفته بر دیوار موزه امام علی (ع)، اسنادی هستند که توسط یک عکاس به ثبت رسیده اند. دو- سه قاب هم او را به تصویر کشیده است؛ «حسین پرتوی» را. برخی وی را در دوران بیماری نشان می دهند و برخی هم در دوران سلامت. عکس ها، بهانه هایی هستند برای یاد کردن از پرتوی و این برنامه که چهارشنبه چهارم تیر در آستانه چهلمین روز درگذشت پرتوی و در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) برپا می شود، بزرگداشت بانو «پوراندخت پرتوی»؛ همسر زنده یاد حسین پرتوی است.
در این مراسم، افرادی مانند «مهدی محمدی»؛ مدیر کل روابط عمومی و بین الملل سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، «صفا فاضلی»؛ مدیر موزه هنرهای دینی امام علی (ع)، «احمد مسجدجامعی»؛ رئیس شورای شهر و «حسن شایان فر»؛ معاون فرهنگی کیهان حضور دارند.
دوربین ها در کار ثبت اند
دوربین ها در کار ثبت اند. چهره اش پیدا نیست. نمی دانم رو به دوربین ها لبخند می زند، یا نه. دوربین ها صورتش را نشانه رفته اند؛ امروز روز اوست. روز تقدیر از فداکاری هایش. حدودا چهل روز از درگذشت همسرش گذشته و قرار شده در این برنامه از او تقدیر شود. دوربین ها در کار ثبت اند و لحظاتی بعد مشخص می شود که بانو پوراندخت پرتوی؛ همسر زنده یاد حسین پرتوی، گریه می کند. از این بغض و از این اشک ها گریزی نیست… نه فقط او بلکه آن هایی که زنده یاد پرتوی را می شناختند، حتی کسی که فقط یک بار او را دیده. دوربین ها در کار ثبت اند و بانو پوراندخت، سکوت می کند. قبلا در یکی از دیدارها گفته بود:«می دانم این ها همکاران شوهرم هستند. مثل او هستند. جنس کار آن ها را می شناسم.» پرتوی هم در زمان حیاتش وقتی در بستر بیماری بود، فقط به همکاران مطبوعاتی اش اجازه ملاقات می داد.
عکاس ها، عکس هایشان را که می گیرند، برنامه هم شروع می شود؛ این بار هم با کلامی از خداوند، همان خداوندی که بازگشت همه به سوی اوست. بعد هم نوای سرود جمهوری اسلامی ایران است که شنیده می شود.

untitled.png1
ماند و عکاسی کرد
برنامه به همت موزه هنرهای دینی امام علی (ع)، برگزار می شود. نخستین سخنران هم مدیر این موزه است؛ «صفا فاضلی». او می گوید:«هنگامی که انقلاب پیروز شد، من یک جوان تقریبا ۱۱ ساله بودم. هیچ وقت فکر نمی کردم بعد از ۳۶ سال از پیروزی انقلاب و سی و ششمین روز کاری ام در موزه امام علی (ع)، مفتخر به برپایی بزرگداشت زنده یاد پرتوی باشم. این اتفاق را به فال نیک می گیرم و امیدوارم برکات این جلسه، بدرقه راه من باشد.»
سخنان مدیر موزه امام علی (ع) که به پایان می رسد، فیلمی کوتاه (که توسط فرهنگسرای مترو تهیه شده) به نمایش درمی آید. فیلم، درباره پرتوی است. در آن، همافران به بیان خاطرات خود از ۱۹ بهمن ۵۷ می پردازند و بانو پرتوی هم درباره پرتوی و عکاسی وی از بیعت همافران می گوید. در بهمن ۵۷، ژنرال های ارتش شاه، طرحی برای کودتا داشتند تا انقلاب را سرنگون کنند. نیروی هوایی، بازوی قدرتمند این کودتا بود، اما اتفاق ۱۹ بهمن ۵۷، این سرنوشت را تغییر داد. در همین روز بود که همافران در مدرسه علوی با امام خمینی (ره) بیعت کردند. پرتوی، این بیعت را با عکس هایش مستند کرد. همسرش در فیلم در شرح این ماجرا می گوید:«دیده بود که همافران با لباس شخصی وارد مدرسه می شوند، اما از داخل ساک هایشان اونیفورم هایشان را درمی آورند. فهمیده بود خبری هست. همه عکاس ها را از مدرسه بیرون کرده بودند، اما او به بهانه چای خوردن در مدرسه علوی ماند و عکاسی کرد.»
پرتوی قول داده بود چهره هیچ یک از همافران در عکس ها دیده نشود. به قولش هم وفا کرد.
از بزرگان یاد کنیم
«احمد مسجدجامعی»؛ رئیس شورای شهر، یکی از مهمانان مراسم است. مسجدجامعی ضمن قرائت متنی که راجع به زنده یاد پرتوی نوشته، درباره او می گوید:«در زمان بیماری آقای پرتوی به ذهنم رسید که بخشی از شهر را به نام ارجمند این عزیز نشانه گذاری کنیم. این اتفاق رخ داد و کوچه ای که او در آن سکونت داشت، به نام پرتوی تغییر پیدا کرد، اما دلم آرام نگرفت. از زمانی که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کار می کردم، تجربه ای داشتم. آن زمان تصمیم داشتیم که با همکاری هنرمندان و عکاسان در سطح شهر و برخی از اساتید کشورهای همسایه برای آثار نقش برجسته هنری در سطح شهر گروهی تشکیل شود، ولی درباره جانمایی آن با مدیریت شهر تهران به توافق نرسیدیم. حالا این طرح دوباره به ذهنم رسیده است و می خواهم آن را پیگیری کنم.»
این برنامه از جنس بغض است. با آهنگی که «محمد جهانی»؛ یکی از نوازندگان نیروی هوایی به یاد پرتوی می نوازد، بغض در گلو لانه می کند. صدای مجری برنامه نیز بغض دارد. او هم از جنس عکس و تصویر است؛ «احسان رافتی»؛ که برای اجرای این برنامه انتخاب شده، مدیر آژانس عکس خبری ایران، دوربین.نت و یک عکاس خبری است. رافتی هم جملاتی را درباره پرتوی می گوید:«عکاسان خبری در این جمع حضور دارند. من هم یکی از همین عکاسان هستم. از برگزارکنندگان این برنامه قول می گیرم که مشابه این مراسم بزرگداشت برای آن هایی هم که زنده هستند، اجرا شود. حداقل کار ما این است که از پیشکسوتان عکاسی یاد بگیرم و تا زمانی که هستند، از آن ها یاد کنیم. من آقای پرتوی را از طریق آقای محمد نوروزی شناختم و این طور که شنیده ام اخلاق برای ایشان مهم بوده است.»

untitled.png2
عکاس، ناظر است
«محمد نوروزی»؛ عکاس بازنشسته کیهان حرف های زیادی درباره پرتوی دارد. پیش از آغاز این حرف ها از حاضران می خواهد تا به احترام فداکاری های بانو پرتوی برخیزند. نوروزی می گوید:«اگر آقای پرتوی در کارهایش موفق بود، به خاطر حضور یاری خوب بود. مطمئنم که او هیچ وقت در تولید عکس های خبری هیچ وقت تنها نبود. ای کاش متولیان فرهنگی ما و کسانی که بودجه های کلان در دست آن ها است، به پرتوی های دیگر کمک کنند و قدر آن ها را بدانند. استاد حسین پرتوی، یک عکس خلق کرد و با این عکس، سرعت انقلاب ۵۷ را افزایش داد. از آقای پرتوی گذشت. امیدوارم عکاسان خبری دیگر هیچ وقت به درد و رنج مبتلا نشوند، ولی اگر شدند دستان یاری گری باشد که به آن ها کمک کند.»
«محمد نوروزی»، سال ها در روزنامه کیهان همکار زنده یاد پرتوی بود. به همین دلیل هم هست که می تواند ویژگی های وی را برشمارد:«من عادت داشتم در رکاب او باشم. برای تولید عکس خبری، برنامه داشت و از ادبیات خاص خود برخوردار بود. دوستان عکاس، قدر شغل خودتان را بدانید که شان دوربین، خیلی بالا است.»

untitled.png4
وی در سال های همکاری با زنده یاد پرتوی از او بسیار آموخت که برخی از این آموخته ها را هم بازگو می کند:«همیشه تاکید می کرد که عکاس خبری باید چشم حقیقت بین داشته باشد. تا روز آخر با چشمانش به من یاد می داد که اگر دست به دوربین می زنی، حق نداری عکس را دستکاری کنی. حق قضاوت نداری چون عکاس خبری ناظر است، داور نیست. هر وقت رنج و درد و محرومیتی را می دید و عکس آن را انتشار می داد، امکان نداشت که آن فرد، خانواده، یا موضوع را فراموش کند. دوست داشت به بزرگان حرفه عکاسی احترام بگذاریم و تاکید می کرد که تا چشم به هم بگذارید خودتان هم پیشکسوت شده اید. به ما یاد می داد که فقط عکاسی نکنیم، بلکه کتاب بخوانیم.»
نوروزی از زنده یاد پرتوی با عنوان «پدر مهربان من» یاد می کند و باز از تجربه های مشترکش با او می گوید:«به ما می گفت وقتی از روزنامه بیرون می روید، اگر می خواهید دو حلقه فیلم ببرید، چهار حلقه فیلم به همرا داشته باشید تا هر صحنه ای را که لازم است ثبت کنید. امروز هر کدام از ما با خودمان عهد ببندیم که یک رسانه باشیم، پیشکسوتان را پیدا کنیم و تا زنده هستند، دردی از دل خودشان و خانواده شان برداریم.»
حسن ختام این مراسم هم تقدیر از بانو پوراندخت پرتوی و رونمایی از نسخه اصلی عکس بیعت همافران است.
دوربین ها در کار ثبت اند. بانو پرتوی این بار لبخند می زند.
untitled

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.