محمد ستاری و مهرداد نجم آبادی در تحلیل وضعیت عکاسی ایران گفتند که ما قابل قیاس با کشورهای همتراز خود در حوزه تولید سواد و محصول عکاسی نیستیم.
به گزارش روابط عمومی انجمن عکاسان ایران، اولین نشست سیزدهمین دوسالانه عکس ایران ساعت ۱۵:۳۰ روز سه شنبه، هفتم بهمن با موضوع «بررسی وضعیت تاریخ نگاری عکاسی در ایران از دیدگاه محققان» با مدیریت محمد خدادادی مترجم زاده و اعضای نشست شامل محمد ستاری، مهرداد نجم آبادی و خدیجه محمدی نامقی در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد.
در بخشی از این نشست مترجمزاده که ریاست جلسه را برعهده داشت، به طرح این موضوع پرداخت:«وقتی به آمار ۷۰ مقاله در مورد عکاسی نگاه میکنیم میبینیم بیشتر آنها مبنتی بر تحلیل توصیفی _ تاریخی بودهاند. وقتی این مسائل را کنار هم میگذاریم به این موضوع میرسیم که اساسا چه بخشی از یک موضوع تاریخی نیاز به تحقیق دارد؟ ما هنوز برای پرداختن به موضوعات تاریخی مبانی لازم را نداریم و باید جهتمند و ساختارمند به این قضیه نگاه کنیم.»
محمد ستاری، عکاس و استاد دانشگاه در بررسی این مسئله گفت:«اقیانوس عمیق تاریخ عکاسی ایران آنقدر در بستر خود دارای در، گوهر، مرجان و مروارید است که هرمحققی با هر علاقه مندی میتواند آنچه را میجوید، تحقیق کند. تاکید من همیشه این بوده است که ما کشوری با پیشینه و فرهنگ غنی هستیم. این فرهنگ پس از دوره ساسانیان با یک فرهنگ غنی ایدئولوژی اسلامی آغشته شد و هیچ کشور اسلامی را نمیتوانید پیدا کنید که اینقدر عکس در آن غنی باشد.»
او سپس به ذکر مثالی پرداخت:«۱۰_۱۵ روز پیش از درگذشت مرحوم بهمن جلالی، همایشی برگزار شد و او در آن همایش گفت که در برخی از کشورهای اسلامی حتی نمیتوانید در مورد عکس صحبت کنید. این موضوع نشان میدهد در ایران علمای ایرانی سعه صدر زیادی داشتهاند و جلوی عکس گرفته نشده است. زمانی که در تهران دو دستگاه دوربین عکاسی بود، در برخی از پایتختهای اروپایی حتی نمیدانستند عکس چیست و دو سال و نیم بعد از اینکه در پاریس عکس گرفته شد، در تهران هم عکس گرفته شد.»
ستاری ادامه داد:«ما آرشیو غنی از عکاسی داریم. این آرشیو دست نخورده از دوران قاجار باقی مانده که دست کمی از آرشیو سلطنتی انگلستان ندارد و بسیار خوب است. هیچ مانعی هم نیست که محققان به سراغ آن بروند.»
خدیجه محمدی نامقی، دیگر کارشناس شرکتکننده در این نشست گفت:«از منظرهای مختلفی میتوان به تاریخ عکاسی نگاه کرد. یکی از بخشهایی که میتواند بگوید چرا همیشه نگاه توصیفی به عکس داشتهایم، پایاننامههای دانشجویی است. وقتی پایاننامهها را بررسی کنیم، متوجه میشویم روش تحقیق درستی به دانشجویان آموزش داده نمیشود تا نگاه نقادانهای داشته باشند. اگر میخواهیم نگاه دیگری به تاریخ عکاسی داشته باشیم باید در سیستم آموزشی مان بازنگری کنیم و به دانشجویان یاد بدهیم چگونه میتوانیم یک مقاله علمی درست بنویسند.»
نامقی همچنین در مورد اسناد تاریخی مربوط به عکاسی در دوران قاجار گفت:«یکی از نکاتی که در مورد اسناد میتوان بررسی کرد، اقتصاد عکس در دوره قاجار است مانند وضعیت خرید و فروش عکس و اینکه خانمها در واردات تجهیزات عکاسی نقش داشتند. نکته دیگری که میتواند در مورد اسناد تاریخ عکاسی مورد بررسی قرار بگیرد، توجه به سرآغاز عکاسی رنگی در ایران است که فقط در برخی کتابها به نمونههایی از ان پرداخته شده. در بحث مطالعه اسناد، موضوع دیگر، فرهنگ واژگان و اصطلاحاتی است که در دوران قاجار استفاده میشد و میتواند موضوع تحقیق باشد. آنچه تاکنون انجام شده شاید ۲۰ درصد مواردی بوده است که میتوانست صورت بگیرد.»
او در مورد مکانهای نگهداری اسناد مرتبط با عکاسی گفت:«بازخوانی اسناد در کتاخانه ملی و کاخ گلستان به کندی صورت میگیرد.»
مهرداد نجم آبادی، استاد دانشگاه نیز در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه دادههای فراوانی به کوشش محققین در حوزه تاریخ عکاسی بدست آمده است، عنوان کرد:«تاریخ اساسا با ادبیات منتقل میشود و از انجاکه با ادبیات انتقال داده میشود، در نهایت دستخوش رای راوی است و به همین دلیل یقین در تاریخ وجود ندارد. بنابراین باید قائل به تکثر باشیم. عکاسی یکی از بهترین ابزارها برای چندمعنایی است هرچند که با عکس هم میشود، حقیقت را کتمان کرد.»
او سپس با اشاره به تلاشهای محققانی مانند ایرج افشار رو…برای ایجاد آرشیوی از اسناد تاریخ عکاسی ایران افزود:«ما تصور میکنیم همه اتفاقات جهان در سده ۱۹ به یمن عکاسی بوده است و حوزهای در فرهنگ و علم نیست که عکاسی در این قرن به آن سرک نکشیده باشد و ردی از عکس در آن نباشد. تصور ما این است که پیشرفت علم مدیون عکاسی است. البته این حوزهها پیشرفت کردند اما از عکس هم در پیشرفتهای خود بهره بردند منتهی در ایران دوران قاجار نهادهایی که در از عکس استفاده کنند، وجود نداشتند. عکاسی در دوره قاجار تفننی است.»
او با اظهار خوشحالی از اینکه عبدالله قاجار با عکسهایش شهرهای ایران را مستند کرده است، چنین گفت:«چند نفر این عکسها را دیدهاند که به ارزش این عکسها افتخار کنیم؟ آنچه در خارج از ایران اتفاق افتاد با آنچه در داخل کشور روی داد، فرق دارد. در ایران به مرور از اوایل سال ۱۹۰۰ میلادی به بعد یعنی از زمانی که شاگردان مدرسه دارالفنون توانستند با عکس کار اقتصادی انجام دهند، عکاسی مردم نگارانه شروع شد.»
نجم آبادی البته به دستاوردهای عکاسی در سه دهه اخیر هم اشاره کرد:«در این ۳۱ سالی که عکاسی، دانشگاهی شده است، بسیار جلو افتادهایم. در دورانی که ما محصل بودیم اگر یک کتاب منتشر میشد، بسار خوشحال میشدیم. ما قابل قیاس با کشورهای همتراز خودمان در حوزه تولید سواد و محصول عکاسی نیستیم و بسیار متفاوت هستیم و به این سمت درحال حرکت هستیم که به یک نهاد تبدیل شویم.»
مترجمزاده در ادامه در مورد تاثیر عکاسان پیشین بر نگاه عکاسی فعلی گفت:«اگر محققینی که در عرصه تاریخی عکس فعالیت کردهاند، تحقیق نکرده بودند ما الان چه وضعیتی داشتیم؟ بنظرم آنوقت حتی نمیتوانستیم عکس بگیریم چون بخشی از دهنیت عکاسان ما براساس آموزههایی است که یاد گرفتهاند. این تحقیقها روی نگاه عکاسانه ما تاثیر گذاشته و رد پای آن را میتوان در کار عکاسان دید.»
در ادامه نشست یکی از حاضران در مورد نهادهای حمایت کننده از محققان پرسیده بود که مترجم زاده عنوان کرد:«موضوع مهم در انجام طرحهای تحقیقاتی بودجه و هزنیه است. نمیدانم بغیر از انتشاراتیها و دانشگاهها، سازمانهای دیگری هم هستند که میتوانند از طرحهای تحقیقانی حمایت کنند یا نه.»
ستاری نیز گفت:«اگر هم سازمانی در این زمینه باشند، هزینه اندکی در اختیار محقق قرار میدهد.»
نامقی در تکمیل این بحث اظهار کرد:«در ایران نهادی که از تحقیقهای عکاسان حمایت کند، نداریم. در دنیا رسم است نهادهایی که به آرشیوهای عکاسی وابسته هستند یا دانشگاهها از چنین طرحهایی حمایت میکنند اما متاسفانه این موضوع در ایران وجود ندارد.»
موضوع دیگری که در این نشست مطرح شد در مورد مضامین تحقیق بود که ستاری گفت:«در مورد دوران قاجار تحقیقهای زیادی صورت گرفته است. در مورد پهلوی دوم هم رسالههایی هست اما تحقیق در مورد پهلوی اول خیلی کم است چون عکسهای کمی در این زمینه وجود دارد و عکسهایی هم که باقی مانده بیشتر در زمینه فتوژورنالیسم هستند که روزنامه اطلاعات یکی از مهمترین منابع آن محسوب میشود.»
مترجم زاده در مورد این موضوع ابراز کرد:«مرکز مطالعات تاریخ معاصر هم از مکانهایی است که با محققان بسیار خوب برخورد میکند و از دوره پهلوی آرشیوهای عکس دارد.»
همچنین در بخش پایانی نجم آبادی با انتقاد از وضعیت دانشگاهها گفت:«اکثریت قریب به اتفاق دانشجویان دانشکده هنر دانشگاه تهران که من در آن تدریس میکنم، برای تفریح به دانشگاه میآیند و یک دهم دانشجویان کشورهای دیگر کار میکنند اما ده برابر آنها توقع دارند و اگر نمره ۱۷ به پایین بگیرند، ناراحت میشوند. قطعا ما معلمهای زیادی داریم که پرنقض هستند حتی خود منهم نقص دارم. ۲۱ سال است که من تاریخ عکاسی تدریس میکنم و باید کس دیگری جایگزین من شود. به زور یک عده را هیات علمی دانشگاه کردهاند، اینها انسانهای شریفی هستند اما سواد ندارند و بدرد کارهای اداری میخورند. نتیجه چنین کاری این میشود که دانشجویان به ما هم چپ چپ نگاه میکنند.»
سیزدهمین دوسالانه عکس ایران تا ۲۰ بهمن از ساعت ۱۰ الی ۱۹ روزهای یک شنبه تا جمعه در موزه هنرهای معاصر واقع در خیابان کارگر شمالی، جنب پارک لاله درحال برگزاری است
دیدگاهتان را بنویسید