بعد از مراسم رونمایی از کتاب عکس سال‌سی، انتقاداتی با این کتاب همراه بود. مرتضی نیکوبذل از عکاسان حاضر در کتاب ایمیلی به دوربین.نت ارسال کرده‌اند که متن به شرح زیر است.
مراسم رونمایی از کتاب عکس سال سی، خبری که می‌تواند هر کس را که به هنر و عکاسی و به ویژه عرصه خبرعلاقه مند است را شاد و مسرور کند چرا که به واقع جای چنین کتاب نفیسی در میان آثار به نشر درآمده در زمینه عکاسی خبری این مرز و بوم واقعا خالی بود.
من هم به‌عنوان کسی که تعداد سه اثر از آثارش در این کتاب به چاپ رسیده می‌توانستم ابراز شادی و سرور کنم ولی در عین حالی‌که به دست اندر کاران این کتاب نفیس تبریک می‌گویم، به بخش اخلاقی عکاسی خبری کشور عزیزم ایران تسلیت می گویم چراکه به هیچ عنوان اخلاق حرفه ای و احترام به نظر صاحب اثر در این پروژه عظیم در نظر گرفته نشده و رعایت نگردیده است.
حدود سه یا چهار سال پیش بود که دوستی با من تماس گرفت و خبر از آغاز شکل گیری کتابی را داد که امروز با نام سال سی رونمایی شده است و از من دعوت کرد که دیداری با آقای طاهرخانی و دیگر دست اندرکاران این کتاب داشته باشم و پس از یک جلسه گفتگو در باره موضوع کتاب تعدادی از آثار خود را در زمینه عکاسی خبری در اختیار آن مجموعه قرار دهم تا پس از انتخاب نهایی و طی مراحل اداری و مرسوم به‌عنوان یک کتاب که معرفی کننده سه دهه از عکاسی مطبوعاتی ایران است به چاپ برسد.
این اتفاقی بود که باعث خوشحالی من گردید زیرا همان گونه که در بالا بدان اشاره کردم جای چنین کتابی در بازار نشر کتب عکاسی خالی بود، بعد از جلساتی که با آقای طاهر خانی و دیگر دوستان منجمله آقای فرهاد سلیمانی داشتم و با تکیه به اعتماد و احترامی که برای این عزیزان قائل بودم آثار خود را در اختیارشان قرار دادم.
متاسفانه در کشوری که زندگی می کنیم ظاهرا وقتی کار از طرف شما انجام می شود و طرف مقابل به قول معروف خرش از پل می گذرد، نقش شما در زمان کمرنگ شده و کم کم به‌دست فراموشی سپرده می شود. مثال این نکته که گفتم نیز دقیقا حال من است در مسیر نشر این کتاب زمانیکه هنوز عکسها به دست دوستان‌مان نرسیده بود و از طریق من پیگیر دریافت و خرید عکسی بودند که من می توانستم برای تهیه نسخه با کیفیت آن به دوستان اللخصوص آقای طاهر خانی که براستی محترم به نظر می رسند کمک کنم تماسها با من ادامه داشت و من در جریان نشر کتاب بودم، ولی زمانیکه عکسها از طرف من دریافت شد و برای بدست آوردن نسخه با کیفیت یک عکس کمکی از دست من بر نیامد
دیگر مرتضی نیکوبذل هم کم کم فراموش شد و اگر خود من با آقای طاهر خانی تماسی نمی گرفتم اصلا یادشان می رفت که من هم نقشی هر چند شاید کوچک در موفقیت امروزه ایشان دارم.
چند سال گذشت و روزی ایمیلی از ایشان دریافت کردم که خطاب به ریاست محترم جمهوری بود و پر بود از جملات دلسوزانه در مورد این کتاب، در آن‌روز پس از دریافت ایمیل ایشان با آقای طاهرخانی تماس گرفتم و مانند گذشته، خود من جویای مراحل نشر کتاب شدم ولی ایشان در آن‌روز اصلا اشاره ای به اتفاقاتی که در حال به وقوع افتادن بود نکردند و یا شاید تازه در حال تصمیم گیری‌های جدید بودند، نمی‌دانم… به هر حال زمانی پیامکی از آقای پیام برازجانی دریافت کردم که از من شماره حسابی خواسته بودند که مثلا مبلغی را به حسابم واریز کنند که از گفتن آن شرم دارم چراکه اگر می گفتند تنها دستت درد نکند بسیار محترمانه تر از آن بود که بگویند برای سه عکس شما ۱،۵۰۰،۰۰۰ ریال در نظر گرفته شده که پرداخت می کنیم.
حتی عمل این دوستان آنقدر بی ادبانه بود که حتی زحمت تماس تلفنی را به خود ندادند که مرا به عنوان یکی از عکاسان این کتاب در جریان قرار دهند که چرا ۵۰۰،۰۰۰ ریال بابت هر عکس و این‌که چرا به جای وزارت محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی امتیاز این کتاب به مجموعه ای دیگر و شاید خصوصی منتقل شده است. بعد از دریافت پیامک و تماس با آقای طاهر خانی ایشان طبق معمول تمامی جملات توجیهی به من گفتند که پس از مشکلات فراوان و عدم مسؤلیت پذیری مسؤلینی که به ما قول مساعد داده بودند برای نشر این کتاب و همچنین با چشمانی گریان مجبور به واگذاری امتیاز این کتاب به مؤسسه ای دیگر شدم.
در اموری مانند نشر کتاب ناشر کتاب برای کسی‌که اثرش را در اختیار آن قرار می دهد بسیار مهم است و اگر کاری به سرپرستی گروهی و به درخواست از گروهی انجام می شود که در این‌جا این گروه عکاس هستند باید این تغییرات به اطلاع عکاسان شرکت کننده در یک پروژه برسد که متاسفانه طی این چند سال حتی یک تماس از طرف آقای طاهر خانی که به ظاهر پرچم دار این پروژه بودند با شخص من چه بصورت تلفنی و یا ایمیل گرفته نشد و وقتی که من با ایشان و آقای برازجانی که بیشتر از من در جریان اتفاقات نشر این کتاب بودند تماس گرفتم و ایشان بمن گفتند که حق امتیاز نشر این اثر در اختیار جایی دیگر قرار گرفته و من گفتم به هر دو دوست عزیز که من راضی نیستم آثار من در این کتاب باشد زیراکه اول گفته شده بود که وزارت محترم ارشاد حامی نشر این کتاب است، با کمال بی مسؤلیتی آقای طاهر خانی دم از ضرری زدند که در صورت حذف آثار من از این کتاب متوجه ایشان می شد و در کمال تعجب به من پیشنهاد شد که آثار من باشد ولی اسمی از من برده نشود که هنوز نمی‌دانم آیا این اتفاق افتاده و یا نه زیرا که به اندازه سر سوزنی به هیچکدام از آقایانیکه در جریان نشر این کتاب بودند اعتماد ندارم.
کتاب بدون رضایت من از چاپ عکس‌هایم در این مجموعه رونمایی شد ولی متاسفانه در همین زمان به روح اعتماد، صداقت، اطمینان و دوستی خیانت شد. من به هیچ عنوان اثر ارزشمندی را که پشتوانه عکاسی خبری این مرز و بوم هست را بی ارزش نمی شمارم و برای آن احترامی بس عظیم قائل هستم ولی متاسفانه بدلیل خیانتی که به اعتماد من شد و چشم پوشی از خواست من که به صورت مادی و معنوی صاحب آثاری در این کتاب هستم، هر گاه که این کتاب را تورق کنم روح بی انصافی کسانیک‌ه تنها برای پیشبرد اعمال به ظاهر فرهنگی خود کوچکترین احترامی به نظر فردی نگذاشتند که در این کار پله ای از نردبان ترقی آنان بود، آزارم می دهد.
در آخر به تمامی همکارانی‌که در این کتاب صاحب اثری هستند درود می فرستم و اعلام می دارم که به هیچ عنوان به دلیل خیانت در امانت که در حق من صورت پذیرفته راضی به چاپ آثارم در کتاب سال سی نبودم و اگر اثری از من در این کتاب هست بدون اجازه شخص من می باشد و تا این لحظه ۱۸ بهمن ۱۳۹۱ هیچ مبلغی را بابت آثار خود دریافت نکرده ام و همچنین بیان می دارم که اگر قبل از چاپ کتاب به صورت کتبی درخواست خود را اعلام نکردم تنها بدلیل آن بود که اقای طاهرخانی قرار بود به من در مورد حذف عکس‌هایم اطلاع دهند که باز هم متاسفانه با بی احترامی تمام هیچ تماسی با من نگرفتند تا روز رونمایی از کتاب که خود من با ایشان تماس گرفتم و گفتند که چون ضرر زیادی می کردند از انجام درخواست من امتناع کرده اند.
مرتضی نیکوبذل مطلق
رو نوشت
سایتهای تخصصی عکاسی
انجمن عکاسان مطبوعات ایران
خبرگزاری ایسنا
دوربین.نت این حق را برای مسوولان کتاب قائل است که بتوانند جواب این ایمیل را بدهند.
دیدگاهتان را بنویسید