مجموعه عکس / بچه های موصل

ترجمه : طلا طاهرنیا؛ دوربین.نت / منطقه جنگی جای مناسبی برای کودکان نیست، اما موصل پر از بچه هاست. Emanuele Satolli عکاس ایتالیایی و Jared Malsin مدیر بخش خاورمیانه TIME طی ماموریتی در موصل، نگاهی کرده‌اند به اینکه چگونه جنگ و اتفاقات پس از آن زندگی بچه‌ها را تحت تاثیر خود قرار داده است. آنها به دیدار دختر بچه‌ها و پسر بچه‌ها در بخش شرقی موصل که توسط نیروهای عراقی در ژانویه آزاد شد، بخش غربی که هنوز بخشی از آن در دست داعش است و کمپی در جنوب غربی موصل رفته اند.
بسته به اینکه این دو نفر، بچه ها را در کدام نقطه از موصل دیده باشند تفاوت قابل توجهی در رفتار آنها مشاهده کردند. Satolli می گوید بچه هایی که در قسمت شرقی موصل زندگی می کردند، آرامش بیشتری داشتند. در قسمت غربی بچه هایی را دیدیم که محل زندگی آنها دو یا سه روز پیش قلمرو داعش بود. سر و صداها و پنهان شدن در خانه، تجربه غم انگیزی برای آنها بود. در کمپ آنها در چادری زندگی می‌کردند که خانه خود آنها نبود و دور از خیابان هایی بود که عادت داشتند در آن بازی کنند. به نظر می رسید در زمان معلق شده اند.
Satolli و Malsin چند سوال از بچه ها می پرسیدند. آخرین غذایی که خوردید چه بود؟ بعضی می گفتند برنج و بعضی دیگر می‌گفتند ماست یا تخم مرغ. اسباب بازی محبوبتان چیست؟ توپ فوتبال، یک سرویس آشپزخانه با بشقاب ها و فنجان های چای و کتری و حتی تفنگ اسباب بازی. وقتی بزرگ شدید می‌خواهید چه کاره بشوید؟ دکتر، معلم.
Satolli می گوید تجربه بی نظیری بود، این سوال های ساده کمک می کرد به آنها نزدیک شویم. بهانه ای بود تا چهره دیگری از جنگ را ببینیم.
ماجرای علی بشار علی بیشترین تاثیر را بروی Satolli داشته است. این پسر بچه با خانواده اش در خانه پدربزرگش در محله الجدیده موصل زندگی می‌کند. وقتی آنها در حال فرار از خانه خود بودند، گلوله‌ای تصادفی به پای علی اصابت کرد. Satolli با یادآوری دیدار او در تاریخ ۱ آوریل تعریف می کند که او روی صندلی نشست و پای زخمی اش را از صندلی آویزان کرد.
چند روز بعد، Satolli به محل زندگی آنها که با علی در آنجا ملاقات کرده بود سر زده و عکس علی را که در حساب کاربری TIME در اینستاگرام منتشر شده بود را به علی و پدرش نشان داد. او خوشحال بود اما چیزی نگفت. فقط لبخند زد.

علی بشار علی، ۸ ساله، با خانواده اش در خانه پدر بزرگش در محله الجدیده در غرب موصل زندگی می کند. وقتی آنها در حال فرار از خانه بودند یک گلوله بی هدف به پای علی اصابت کرد. در اول آوریل ۲۰۱۷ او به چند سوال در مورد تجربه روزهای اخیرش و زندگی در منطقه جنگی پاسخ داد. آخرین غذایی که خورده بود؟ برنج و سوپ گوجه فرنگی. در طول جنگ (برای آزادسازی منطقه اطراف او) غذای کمی می خوردیم. شب ها چطور می خوابد؟ نمی توانیم خوب بخوابیم. من کمی می خوابم و بعد بیدار می شوم و تا صبح بیدار می مانم. اسباب بازی محبوب او؟ قایق. وقتی بزرگ شد می خواهد چکاره شود؟ دکتر.

آیمان محمد احمد در کمپ العلیل در جنوب موصل زندگی می کند. در ۶ آوریل سال ۲۰۱۷ او به چند سوال در مورد تجربه اخیرش از زندگی در منطقه جنگی جواب داد. اخرین غذایی که خورده بود؟ برنج و لوبیا. شب ها به چه چیزی فکر می کند؟ امیدوارم که داعشی ها نیایند و خودشان را در خانه ما منفجر نکنند. اسباب بازی مورد علاقه اش؟ او در کمپ هیچ اسباب بازی ندارد اما در خانه اسباب بازی محبوب اش یک ماشین بوده. وقتی بزرگ شد می خواهد چکاره شود؟ دکتر، چون بهترین شغل است و می خواهد به مردم کمک کند.

فرح ال کلو، ۹ ساله، با فامیل هایش که ده ها نفر هستند در یک خانه بزرگ در مجاورت محله الجدیده موصل زندگی می کند. پس از فرار هنگام درگیری نیروهای عراقی و نیروهای داعش بعضی از اعضای فامیل دور هم جمع شده بودند. در اول آوریل سال ۲۰۱۷ او به چند سوال در مورد تجربه اخیرش از زندگی در منطقه جنگی پاسخ داد. آخرین غذایی که خورده بود؟ ماست، ارده و چای. شب‌ها چگونه می خوابد؟ خوب می خوابم اما قبلا (قبل از جنگ) بهتر می خوابیدم. اسباب بازی مورد علاقه اش؟ سرویس آشپزخانه‌ با قابلمه و ماهی تابه. می خواهد در آینده چکاره شود؟ دکتر

رهاف، ۱۲ ساله، در کمپ حمام العلیل در جنوب موصل زندگی می کند. در ششم آوریل سال ۲۰۱۷ او به چند سوال در مورد تجربه اخیرش در منطقه جنگی پاسخ داد. آخرین غذایی که خورده بود؟ سوپ. شب ها چگونه می خوابد؟ چکار می توانم بکنم. وقتی بزرگ شد چکاره خواهد شد؟ دکتر.

حسن فلاح حمید، ۱۰ ساله، در کمپ حمام العلیل در جنوب موصل زندگی می‌کند. در ششم آوریل ۲۰۱۷ او به چند سوال در مورد زندگی در منطقه جنگی پاسخ داد. آخرین غذایی که خورده؟ باقلا. شب ها به چه چیزی فکر می‌کند؟ او از داعش و موشک می‌ترسد. اسباب بازی مورد علاقه او؟ او در کمپ اسباب بازی ندارد اما در خانه دوچرخه دارد. در آینده چه کاره می خواهد بشود؟ معلم.

صفیه قیاس، نه ساله، با خانواده اش در بخش شرقی موصل که در ژانویه از دست داعش آزاد شده است، زندگی می کند. در طول جنگ خانه اش توسط نیروهای داعش مورد حمله قرار گرفته و خانواده‌اش مجبور شده اند به مدت چند هفته از خانه فرار کرده و در خانه متروکه ای دور از محل زدوخوردها زندگی کنند. نمای خانه پر از سوراخ های گلوله است. در دوم آوریل سال ۲۰۱۷ او به چند سوال در مورد روزهای اخیر زندگی در منطقه جنگ زده پاسخ داد. آخرین غذایی که خورده؟ تخم مرغ. شب ها چطور می‌خوابد؟ الان خوب می خوابم. چشم هایم را می بندم و سعی می کنم که بخوابم ولی قبلا از بمباران می ترسیدم. در آینده می‌خواهد چه کاره بشود؟ معلم.

 

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.